سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آموزش عطر

آموزش عطر و ادکلن... راهنمای انتخاب و استفاده عطر مناسب و شخصی

ماز عطر هنرمند: ماریا هلنا ویرا دا سیلوا

 

نقاشی "کریدور" ماریا هلنا ویرا دا سیلوا و بطری های عطر الهام گرفته است.

 

بسیاری از ما برای درک جهان در سال 2020 تلاش کرده ایم و یک رویکرد برای من تماشا بوده است. من به عنوان یک ناظر ، بهتر می توانم درک کنم. ما همیشه نمی توانیم ناظر باشیم؛ ما اغلب باید درگیر شویم ، اما هیچ وقت پشیمان نخواهم شد که من وقت خود را صرف گوش دادن ، تماشای و یادگیری می کنم. در حالی که نیمی از سال کاهش یافته است (یا در اثر تحمل آن) ، من در مورد هنر فکر کردم و اینکه چگونه آنچه را که فکر می کنیم و چه کاری انجام می دهیم را آگاه می کند. این امر الهام بخش ارتباطات زیادی بین حواس است ، همانطور که با هنرمندان دیگر و عطر سازی کاوش کرده ام (در مقاله هایی مانند موارد مربوط به ادوارد مونک و ادیلیون ردون.) احساس می کنم این ارتباطات بسیار حیاتی هستند ، زیرا ما باید بین حواس خود پل ایجاد کنیم ، و آنها را در مسیرهای مجرد قفل نکنید. وقتی به تازگی در مورد یک هنرمند فکر کردم که می خواهم همراه با تأثیر او در دنیای معطر ، اکتشاف کنم ، یک نام مانند اتهام رعد و برق ، ماریا هلنا ویرا دا سیلوا آمد. من انتخاب خود را به برخی تعصب اعتراف خواهم کرد (او نقاش بسیار مورد علاقه من است) اما در کارش او نوع دنیا را با تمام زیبایی و دشواری بیرون می آورد که بسیاری از ما مجبور به زندگی در اکثر آنها هستیم امسال - یکی از انزواهای پیچیده. من هنوز حیرت زده ام که می بینم که چند بار کارهای او بسیار جالب و مدرن به نظر می رسد ، گرچه بسیاری از نقاشی های عالی او در اواسط قرن گذشته به پایان رسید.

 

وییرا دا سیلوا نقاش پرتغالی است که در لیسبون متولد و زندگی کرده است ، که پس از مدتی به ریو دوژانیرو نقل مکان کرد ، اما سرانجام بیشتر زندگی خود را در فرانسه مستقر کرد. با وجود این ، میراث پرتغالی وی برای کار و هویت وی بسیار مهم است. هنوز هم فرانسه و پرتغال او را یکی از خودشان می دانند. جذابیت کارهای او در سراسر جهان احساس شده است ، زیرا در کلکسیون های دور و گسترده در سراسر جهان گسترش یافته است. جنبه ای از ویرا دا سیلوا که هرگز از جذابیت آن متوقف نمی شود این است که مردم زبان خاص او را به خاطر می آورند. این که آیا نام او بلافاصله فراخوانده می شود یا خیر ، وقتی من یکی از نقاشی هایش را به کسی نشان دادم ، تقریباً "آه ، بله!" وجود دارد. واکنش - به نظر می رسد اگر یک هسته جهانی را برمی انگیزد ، یک صدای انگشت بر روی یک باس قائم که از هر مکانی طنین انداز است با هر کسی طنین انداز است. نقاشی های او شهرها را به تصویر می کشد. نقشه ها؛ معماری؛ روستاها؛ مارپیچ ها آنها چند لایه ، مقیاس انسانی ، عظیم ، جادار ، سپس صمیمی و بسیار ساکت هستند. می توانید صدای بلند صدای تشدید کفشهای پژواک و سپس غرش هزاران نفر را که در یک فضا حرکت می کنند ، حس کنید. همه این لحظات در بوم های او اتفاق می افتد ، اما بدون احساس کلاستروفوبیا ، فشار دادن به آینده. برخی از اضطرابهایی که وی به تصویر می کشد مانند آینه های دنیای بسته است که همه ما باید در طول بحران جهانی سلامتی امروز برای ماهها تحمل آن را تحمل کردیم ، با عدم اطمینان که هنوز با آن روبرو هستیم.

 

وییرا دا سیلوا به آنچه به عنوان دانشکده پاریس معروف است ، هنرمندانی که مهاجرت خود را در نیمه اول قرن بیستم در فرانسه پیدا کردند ، مرتبط است. این ارتباط او با جنبش معروف به تاکیسم است که از همه جالب تر است. این گاهی اوقات به عنوان نسخه اروپایی اکسپرسیونیسم انتزاعی یاد می شود ، اما به وضوح عطر و طعم خاص خود را داشت و به دلیل کمبود رسمی بودن مشخص می شد. در این گروه هنرمندانی چون کارل اپل ، ژان دوبفت و نیکلاس د استئل حضور دارند. اما ویرا دا سیلوا همیشه به تنهایی حیرت انگیز بود (حتی اگر بی سر و صدا) ، بوم هایی با لایه های کاملاً پیچیده ، الگوهای شبیه به شبکه ، فضاهای انباشته را ترسیم کرد. آنها شامل جزئیات فوق العاده و تجمع آهسته رنگ به منظور دلالت بر اثر بصری درخشش - ظرافتی است که با استفاده از رنگهای بسیار نزدیک به هم گسترش یافته و باعث شده که برخی از بوم های وی یک رنگ به نظر برسند ، بیشتر شبیه به نقاشی یا طرح.

 

من در این روزها در مورد کارهای وییرا دا سیلوا فکر می کنم - خوشبختانه من یک نسخه چاپی از صفحه نمایش او از دهه 1950 دارم که بسیار نزدیک به میز من است. من از طریق تماس های ویدئویی و یا در حال نوشتن گزارش ها ، فرمول ها ، مقاله ها ، ایمیل بارها و بارها به آن مراجعه کرده ام. آن را Labyrinthe (1954) می نامند و چیزی شبیه نقشه یک سری از اتاق ها را نشان می دهد. سپس ، شیفت و بلند می شود و به یک طبقه با پنجره های پیچیده درون ویندوز تبدیل می شود. سپس دوباره تغییر مکان می دهد و پیچ و خم پیچ و خم است. ابتدا روی زمین و سپس عمودی ، در رنگ ها و خطوط کم رنگ ، تقریباً چشم ما را لکه دار می کند تا بپرسیم "کجا می خواهید بروید؟

 

منبع:

https://www.fragrantica.com/news/The-Artist-s-Maze-of-Scent-Maria-Helena-Vieira-da-Silva-13816.html